پرهیز از انتقاد و سخت گیری از اصول تربیت اسلامی فرزندان
راههای تربیت اسلامی کودکان
طبق مطالعه ای که تأثیرات دین را بر رشد و ارتقای کودکان بررسی کرده است، مشخص شده کودکانی که والدین مذهبی دارند بهتر از دیگر کودکان رفتار میکنند و خود را با شرایط تطبیق میدهند.
در مطالعه ای که بر روی بیش از 16 هزار کودک که بیشتر آنها در سالهای اولیه ی تحصیل بودند خواستند ارزشیابی کنند که کودک چهقدر بر خود کنترل دارد، چند وقت یکبار رفتار ضعیف یا نامناسب از خود نشان میدهد و آیا بهخوبی به همسالانش احترام میگذارد و با آنها تعامل دارد یا نه؟ محققان نمرات بهدست آمده را با اظهارات والدین مبنی بر اینکه چند وقت یکبار به مکانهای مذهبی میروند، آیا در مورد دین با کودکشان صحبت میکنند یا خیر و آیا بر سر مسائل دینی در خانه مشاجره میکنند یا نه، مقایسه کردند.
نتیجه این بود: کودکانی که والدینشان بهطور مرتب در مراکز دینی شرکت داشتند (بهخصوص وقتی هر دوی آنها بسیار مرتب به این مراکز میرفتند) و با کودکشان در مورد دین صحبت میکردند، نسبت به کودکانی که والدینشان مذهبی نبودند، هم از طرف والدین و هم از طرف مربیان نمره ی بهتری در مورد کنترل بر خود، مهارتهای اجتماعی و تمایل به یادگیری کسب کردند.
همچنین این پژوهش نشان داد هنگامی که والدین غالباًً بر سر مسائل مذهبی بحث و مشاجره میکردند، کودکان بیشتر مشکل داشتند.
محققان در توجیه این یافتهها میگویند: آموزشهای مذهبی و تربیت اسلامی کودکان به سه دلیل میتواند برای کودکان خوب باشد؛ اول اینکه گروههای مذهبی از والدین حمایت اجتماعی میکنند و این برای رشد مهارتهای آنان مفید است. کودکانی که بـه این گروههای مذهبی آورده میشوند وقتــی همـان حرفهای والدین شــان را میشنوند که بزرگســـالان دیگر هـم آنها را تأیید میکنند، حرفهای والدین شـان را در خانـه عمـیقتر درک میکنند.
دوم اینکه در تربیت اسلامی کودکان انواع ارزشها و هنجارهایی که در گروههای مذهبی مبادله میشود، اغلب به فداکاری و طرفــداری از خانـواده گرایش دارند. این ارزشها در شکلگیری ارتباط والدین با کودکان و در نتیجه رشد کودکان در واکنش به این ارتباط بسیار بسیار مهم هستند .
در آخر سازمانهای مذهبی مهارتهای والدین را با معانی مقدس عجین میکنند.
تربیت اسلامی کودکان چگونه باید انجام پذیرد؟
والدین در راستای پرورش مذهبی کودکان باید از برخی رفتارها که به ظاهر برای پرورش مذهبی، ولی در واقع مانع چنین هدفی هستند، پرهیز کنند که موارد ذیل نمونه ای از راههای تربیت اسلامی کودکان می باشد می باشد:
1- پرهیز از به کارگیری مفاهیم منفی: به منظور پرورش کودک و تربیت اسلامی کودکان باید به حلاوت ها و زیبایی های دین تأکید کرد. کودکان باید با محبت و عشقی که خداوند به همه انسان ها مخصوصاً کودکان دارد، آشنا شوند. چون تصویر اولیه ای که والدین از بالاترین موضوع مذهبی، یعنی خداوند ایجاد می کنند، در گرایش کودک به مذهب اثر شگرفی دارد. بسیاری از والدین در برابر شیطنت های کودکان، مشکلات رفتاری و حتی رفتارهای طبیعی آن ها که خارج از حوصله خودشان است، به استفاده ابزاری از مفاهیم مذهبی روی آورده و خداوند را متهم می کنند که کودکان شلوغ را عذاب می کند و تصویر یک موجود شکنجه گر را از خداوند در ذهن کودک ترسیم می کنند؛ در حالی که عذاب خداوند برای مکلف گناه کار است نه کودکان.
2- تربیت اسلامی کودکان با پرهیز از اجبار در رفتارهای مذهبی: بررسی ها نشان می دهد که بیش تر مخالفان مذهب، از دو گروه می باشند، گروه اول: کسانی که در دوران کودکی و نوجوانی از آگاهی و تربیت مذهبی مناسب برخوردار نبوده اند. گروه دوم: کسانی هستند که تربیت مذهبی آن ها در کودکی با خشونت و سخت گیری همراه بوده است و در حالی که مساله ای را نمی فهمیده اند، آن ها را وادار به عمل کردن به آن می کردند. لذا والدین متدین نباید فرزندان خود را در انجام عبادات و رفتارهای دینی تحت فشار قرار دهند. آن ها باید کلیات دین را بگویند و رفتارها را به او آموزش دهند و در امور جزئی نیز به طور نامحسوس، رفتار و اعمال فرزندان خود را کنترل کنند.
3- پرهیز از انتقاد و سخت گیری: برای دست یابی به تربیت اسلامی کودکان، نباید کودکان و نوجوانان را در معرض انتقاد و ایرادهای فراوان قرار داد و آن ها را به صورت منفی با مذهب و ارزش ها آشنا کرد. شخصیت مذهبی کودک زمانی شکل می گیرد که متناسب با خواسته ها و روحیات و کشش های درونی او رفتار شود و آن در صورتی است که انگیزه های مذهبی به همراه امید و احساس های مثبت به او منتقل شود، نه سخت گیری و انتقاد؛ چرا که انتقاد زیاد از آن ها در هر زمینه ای که باشد، آنان را به سرکشی وامی دارد و تذکر فراوان، موجب پیدایش لجاجت و مقاومت می شود.
حضرت علی (علیه السلام): الا فراط فی الملامة یشب نیران اللّجاج؛ زیاده روی در ملامت، آتش لجاجت را شعله ور می کند.
انتقاد و سخت گیری بی مورد نه تنها تربیت اسلامی کودکان را مورد خدشه قرار می دهد، بلکه موجب مشکلات روحی و روانی نیز می گردد.
4- پرهیز از استدلال های فراتر از توانایی های ذهنی کودک و نوجوان:
شیوه تبلیغ انبیا این بود که با هر فردی به اندازه درک و فهم خود او سخن می گفتند، توجه به این مساله لازم است که کودکان هنوز به دوره تفکر مذهبی شخصی نرسیده اند و ذهن آن ها قدرت کافی برای درک مسائل و ادله پیچیده را ندارد و از هر استدلالی برای اثبات خداوند و یا هر جنبه ای از دین که فراتر از توانایی های ذهنی آن ها باشد، برداشت های ساده، مطلق و غیرواقعی خواهند داشت و اغلب از معنای ظاهری جملات فراتر نخواهد رفت. وقتی هم که در درک مساله شکست بخورند این شکست را متوجه استدلال و بطلان اصل مساله می دانند.
5- جلوگیری از ادامه و تثبیت تفکر خام مذهبی برای تربیت اسلامی کودکان:
کودکان در سنین خردسالی از طریق تخیل، نمادسازی و الگوسازی به تفکر می پردازند. آن ها برای بیان احساس ترس و اضطراب خود، آن را به شکل غول و هیولا به تصویر می کشند و موجودات خوب و دوست داشتنی را به صورت فرشته و امثال آن ترسیم می کنند، به منظور نزدیک تر کردن درک و تفکر کودکان به حقایق چنین مفاهیمی، باید آن ها را به تجارب محدود کودکانه خودشان ارجاع داد؛ به عنوان مثال وقتی کودک از والدین خود درباره مکان، اندازه و شکل خداوند سوال می کند باید در پاسخ او با بیان های سلبی گفته شود: خدا مثل ما نیست که دست و پا داشته باشد، در خانه ای زندگی کند یا قابل دیدن و لمس کردن باشد.
چنین پاسخی هم به زدوده شدن مفاهیم خام موجود در ذهن کودک کمک می کند و هم سوال و کنجکاوی و میل درونی کودک به کشف حقایق دینی باقی مانده و ادامه آن به کشف درونی دین منجر خواهد شد.
منابع:
کتاب تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن(جلد اول)
پارسینه
تبیان